کد مطلب:140477 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:112

غارت کردن کفار کوفه و شام لباس های حضرت سید الشهداء را
بعد از آنكه سر مبارك فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را از بدن جدا كرده و بالای نیزه زدند تا یكساعت مردم مات و متحیر بودند زیرا زمین می لرزید و در فضا صداهای هولناك و وحشت زا بگوش می رسید و از طرفی قرص خورشید گرفت و هوا تاریك و ظلمانی شد و ستاره ها ظاهر گشتند و مقارن با همین حوادث از آسمان خون بارید، بادهای سرخ و سیاه وزیدند و عالم را دگرگون نمودند


وحشت عجیبی در مردم پیدا شد و خوف داشتند كه از بالا عذاب نازل شود و زمین اهلش را فرو ببرد ولی پس از ساعتی كم كم هوا روشن شد و گرد و غبار فرو نشست، سرخی برطرف گردید، لرزش زمین ساكت و آرام شد، حالت مردم عادی گشت و از حیرت و ماتی درآمدند و دو مرتبه بنای طغیان و سركشی را گذاردند، دست ظلم و تعدی گشودند و شرارت و قساوت را اعاده كردند و بر سر امام غریب ریخته و آنچه لباس در تن داشت به غارت بردند پیراهن شریفش را اسحق بن حیوة حضرمی برداشت و بر تن پوشیده و به مرض برص مبتلا شد و موی سر و صورتش ریخت و به فرموده مرحوم سید در لهوف در این پیراهن صد و سیزده سوراخ بود كه از نوك نیزه و تیر و شمشیر سوراخ سوراخ شده بود.

عمامه آن حضرت را بفرموده سید در لهوف اخنس بن مرثد و به روایت دیگر جابر بن یزید اودی برداشت و بر سر بست كه دیوانه یا بقولی مجذوم شد.

نعلین مباركش را اسود بن خالد ربود.

انگشتر آن سرور را بحدل بن سلیم با انگشت مباركش قطع كرد و ربود.

ارباب تاریخ نوشته اند: جناب مختار علیه الرحمه به سزای این كار دست ها و پاهای او را قطع نمود و گذاشت تا در خود بغلطد و به درك اسفل واصل شود.

قطیفه خز آن امام همام را قیس بن اشعث برد و از این جهت وی را قیس القطیفه نامیدند.

در روایت آمده است كه آن ملعون به جذام مبتلا شد واهل بیتش از او كناره گرفتند و وی را در مزابل افكندند و در حالی كه زنده بود سگ ها گوشتش را پاره پاره كردند.

و زره آن حضرت را عمر بن سعد حرامزاده برداشت و وقتی كه مختار علیه الرحمه او را بجهنم فرستاد آن زره را به قاتل او یعنی ابوعمره بخشید.

مرحوم محدث قمی در منتهی الآمال می نویسد: و چنین می نماید كه آن


حضرت را دو زره بوده زیرا گفته اند كه زره دیگرش را مالك بن یسر ربود و دیوانه شد.

و شمشیر آن حضرت را به روایت مرحوم مفید در ارشاد اسود بن حنظله برداشت و به جمیع بن الخلق و به روایت دیگر فلافس نهشلی ربود.

مرحوم محدث قمی در منتهی الآمال می نویسد: این شمشیر غیر از ذوالفقار است زیرا ذوالفقار از ذخائر نبوت و امامت بوده كه مصون و محفوظ می باشد.

و بفرموده سید در لهوف سراویل فوقانی حضرت را ابحر بن كعب تمیمی برد و سراویل تحتانی را كه از اهل حرم خواسته و چند جای آن را پاره كرده بود بحیر بن عمر ربود كه به نوشته طریحی در منتخب فی الفور دست های آن ملعون شل شد و از كار افتاد.